آقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــمآقــا عــلـــى اكــبــر جــــونـــــم، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
زینب خانوومزینب خانووم، تا این لحظه: 7 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

❀◕ ‿ ◕❀على اكبر مامانى و بابايى❀◕ ‿ ◕❀

شب دهم محرم-شب عاشورا

شب دهم: شب اباعبدالله الحسين پیش من نیزه ها کم آوردند بخدا سر نمیدهم به کسی غیرت الله من خیالت جمع من که معجر نمیدهم به کسی شعر برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران     روضه شب عاشورا با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه یه دختری توخیمه ها خواب اسیری میبینه خواب میبینه رو صورتش اشک یتیمی میریزه امشب شب پر کشیدن امشب شب روضه / هر کس با چشمای بارونی مشغول نمازه   ...
22 آبان 1392

شب نهم محرم-شب تاسوعا

شب نهم: شب حضرت ابوالفضل العباس-شب تاسوعا ای وای سایه ی سرم ازدست میرود پشت وپناه دخترم از دست میرود بی تکیه گاه می شوم و میخورم زمین یک کوه دربرابرم از دست میرود شعر برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران   مداحی شب تاسوعا محرم با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه پاشو ای برادر من،پاشو از جا پهلونم / پاشو که میخوام بلند شم اما دیگه نمیتونم غم بچه ها شده غم چشای ساقی صدای اخاه / نوحه ی رو لبای ساقی دعا میخونه یه دختری برای ساقی مداحی شب تاسوعا محرم با نوای حاج محمود کریمی دامن کشان رفتی دلم زیرو رو شد / چشم حرامی با، با حرم رو به رو شد ...
21 آبان 1392

شب هشتم محرم

شب هشتم: شب حضرت علی اکبر گاهی همه به دور پسر جمع می شوند گاهی همه به دور پدر جمع می شوند این هاکه دست وپای علی راگرفته اند هشتاد و چهار  فاطمه سرجمع می شوند شعر برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران   مداحی شب هشتم محرم با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه من به جای تو میمیرم تو به جای من بلند شو / من برای تو میمیرم تو برای من بلند شو   ...
20 آبان 1392

شب هفتم محرم

شب هفتم:شب حضرت علی اصغر آری سر شانه ام کبوتر شده بود از خیمه برای پر زدن در شده بود در کوچکی اش داشت بزرگی می کرد یعنی علی اصغر، علی اکبر شده بود شعر برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران   روضه شب هفتم محرم با نوای حاج مهدی شلحشور با خودم فکر میکنم اصلا چرا باید رباب با آب هم قافیه باشه     روضه شب هفتم با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه وقتی که آسمون دلش زاره / با غصه های طفل شیرخواره   ...
19 آبان 1392

شب ششم محرم

شب ششم: شب قاسم بن حسن   بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری شعر برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران مداحی شب ششم محرم با نوای حاج محمود کریمی روی دستم زنده بمون پسرم / پیکرت رو تا به حرم ببرم مداحی تصویری شب ششم محرم- هیئت الرضا کرج دانلود بسیار زیبا ...
18 آبان 1392

شب پنجم محرم

شب پنجم: شب عبدالله بن حسن یک نفس آمده ام تا که عمو را نزنی که به این سینه مجروح تو با پا نزنی ذکر لا حول ولا از دو لبش می بارد با چنین نیزه سر سخت به لبها نزنی شعر برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک مداحی شب پنجم محرم با نوای حاج سید مجید بنی فاطمه بارونی عمو نگاه خیمه / پاشو بریم که بی پناهه خیمه   ...
17 آبان 1392

شب چهارم محرم

شب چهارم: شب طفلان حضرت زینب و حضرت حر گیرم که رد کنی دل ما را خدا که هست باشد محل نده قسم مرتضی که هست وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست چادر نماز حضرت خیر النسا که هست شعر برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک مداحی شب چهارم محرم با نوای حاج محمود کریمی مگه چی میشه گلای منم مثل گلای تو بشن فدایی / تا نبینن رو نیزه هایی وا ویلا...وا ویلا     ...
16 آبان 1392

شب سوم محرم

شب سوم: شب حضرت رقیه مثل گذشته بال و پر دارم ؟....ندارم حال بپر ، بال بپر ، دارم؟......ندارم بی اطلاعم اینکه این مردم چه کردند .... .....با معجرم ، اما خبر دارم ندارم گفتند: می آید پدر،....یعنی می آید؟ اصلا مجالی تا سحر دارم؟ ندارم؟!! شعر برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران مداحی شب سوم محرم با نوای حاج محمود کریمی کجایی بابا شده نماز من نشسته / کجایی بابا شده قیام من نشسته   ...
15 آبان 1392

شب دوم محرم

شب دوم: ورود کاروان به کربلا   اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت حس غم جدایی این دشت لاله خیز بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت شعر برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک مداحی شب دوم محرم با نوای حاج محمود کریمی علم به دوش سقا چشای زینب دریا / پر فرشته تر شده از اشک زهرا ...
14 آبان 1392

فرا رسیدن محرم الحرام تسلیت باد+شب اول محرم

شب حضرت مسلم بن عقیل کوچه به کوچه میروم و میزنم به سر کوچه به کوچه میروم و گریه میکنم از شرم نام خواهرت ای خاک بر سرم چون شمع آب میشوم و گریه میکنم   شعر برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک مداحی شب اول محرم با نوای حاج محمود کریمی   شب اول محرم سینه زنت آرزوشه /با دستای یه پیر غلامت پیرهن سیاه بپوشه ...
14 آبان 1392